مقاله / طراحی گرافیک پست مدرن
||گزیده متن کتاب در ادامه مطلب||
پست مدرنیسم، مهم ترین جنبش فلسفی، فرهنگی و هنری روزگار معاصر است که در نیمه ی دوم قرن بیستم، در واکنش به فلسفه هنر مدرن و پیش فرض های آن به وجود آمد. پست مدرنیسم پیکره پیچیده و درهم تنیده و متنوعی از نظریات، آرا و اندیشه هایی است که در آغاز دهه ی 1970 سربرآورد و تاکنون در حال گسترش است. به طور کلی پست مدرنیسم سبکی در معماری، نقاشی، نویسندگی، عکاسی و... می باشد که از هنر متعارف و کلاسیک و دستاورد قدما بهره گرفته و در مقابل مدرنیسم ایستاده است. هنر پست مدرن تقریبا در 1960 با خیزش های دیگری از مدرنیسم آغاز شد که از این دسته باید به (پاپ آرت)، (هایپررئالیسم)، (فتورئالیسم)، (رئالیسم تمثیلی ترانس آوانگاردیسم)، (نئواکسپرسیونیسم) و شماری دیگر از حرکت های کم و بیش ساختگی اشاره کرد.
در دهه 1970 اصطلاح پست مدرنیسم درباره آن دسته از معماران و طراحانی به کار می رفت که خود را از سبک جهانی، که از زمان باوهاوس در طراحی و معماری به وفور استفاده می شد، جدا کرده بودند. یک احساس کلی پدید آمده بود حاکی از اینکه دوره مدرن در هنر، طراحی، سیاست و ادبیات رو به اتمام است. آگاهی از مسایل اجتماعی، اقتصادی و محیط زیست، موجب شد تا بسیاری از مردم احساس کنند زیبایی شناسی مدرن دیگر چندان ربطی به جامعه ای ندارد که با شتاب به طرف تقلیل منابع و دوره ما بعد صنعتی پیش می رود. فناوریهای نو و نگرانیهای اجتماعی، هنرمندان را به جانب خلق فرمهای غیر منتظره، به منظور بیان نیازها و احساسات آن دوره، سوق می داد.
در این دوره، پست مدرنیسم بازگشت تجمل گرایی، نمادگرایی و شوخ طبعی را نشان می داد. این موارد کیفیت هایی بودند که پیش از این هم برای مردم پسند کردن گرافیک به کار بسته می شد. این ویژگی ها، در معماری بیشتر از گرافیک به چشم می خورد زیرا تعریف فرامدرن نخستین بار در معماری شکل گرفت.
پست مدرنیسم امواج تکان دهنده ای را در بنیانهای طراحی مرسوم ایجاد کرد که انتظام، وضوح و بویژه طراحی شرکتی را مورد تردید قرار داد. عده ای اصطلاح پست مدرن را قبول ندارند زیرا آن را صرفا ادامه جنبش مدرن تلقی می کنند.
فرمهای طراحی، واجد مفاهیم سیاسی و اجتماعی اند و بیانگر رویکردها و ارزشهای زمانه خود می باشند. پست مدرنیسم، در نسل طراحان امریکا که در دهه 1970 پدید آمد، جایگاه محکمی پیدا کرد. شاید سبک جهانی حروف نگاری آنچنان همه جانبه پالوده و بررسی شده و مقبولیت یافته بود که انفعال نسبت به آن، ناممکن گردید. دهه 1970 را (نسل من) نامیدند، زیرا مخالفت اجتماعی در اواخر دهه 1960، در خویش فرورفتن و درگیریهای شخصی را بیشتر کرد. جنبه های شهودی و سرخوشانه پست مدرنیسم، درگیریهای شخصی را منعکس می ساخت. طراحان پست مدرن بر حسب احساس درونی خود و نه ضرورت منطق پیام رسانی، فرم را در فضا قرار می دادند. با وجود آنکه پوستر توهم زا و کتاب طراحی شرکتی اساسا متفاوتند اما طرف خطاب آنها، مردمی با ارزشهای متعارف هستند. از طرف دیگر بسیاری از طرحهای پست مدرن ذهنی و غیرمتعارف بود. در این رویه طراح تبدیل به هنرمندی می شد که مانند یک نوازنده کارش را در پارک اجرا می کند که مخاطب یا خوشش می آید و می ایستد، یا نمی پسندد و می گذرد.
طراحی گرافیک پست مدرن را می توان به طور غیر دقیق، به چندین جهت عمده تقسیم بندی کرد:
امتداد سبک حروف نگاری جهانی توسط طراحان سوئیسی که از روال مرسوم جنبش جدا شده بودند؛ حروف نگاری موج نو که در بازل سوئیس از طریق آموزش و تحقیق ولفگانگ وینگارت (م 1941) پدید آمد؛ منریسم پرنشاط اوایل دهه 1980 با سهم برجسته گروه ممفیس در میلان ایتالیا و طراحان سانفرانسیسکو؛ رترو، احیای التقاطی و ابداع دوباره نامتعارف مدلهای قدیمی بویژه طراحی مدرن و بومی اروپایی، متعلق به دهه های ما بین جنگ جهانی؛ انقلاب الکترونیک که پایه گذار آن کامپیوتر مکینتاش در اواخر دهه 1980 بود و تمام حرکت های متاخر را دربرگرفت.
گرافیک پست مدرن در ابتدا، در آثار کسانی که در سبک جهانی حروف نگاری تعلیم دیده بودند و در دهه 1960 برخی از جنبه های آن را تغییر دادند، پدید آمد. حرکت اصلی سبک حروف نگاری جهانی به سوی حروف چینی خنثی و عینی بود. آگهی سال 1964 چاپخانه ای.لوتز و کمپانی اثر رزماری تیسی، یکی از نخستین نمونه هایی است که به انصراف نسل جوان طراحان گرافیک از سبک جهانی حروف نگاری اشاره دارد.
در این آگهی، انواع مختلف موضوعات چاپی سفارشی –عناوین، متن، ترام، سطوح یکپارچه – به صورت نمادهای عناصری، مصور شده است. این تصاویر در جاهای از پیش تعیین شده در نظام شبکه ای همانگونه که از یک طراح سوئیسی انتظار می رود، ردیف نشده اند.
زیگفرید اُدرمات در سال 1966 برای (شرکت یونیون سیف) یک نشان تجاری طراحی کرد که نقطه مقابل طراحی سوئیسی بود، زیرا حروف واژه یونیون برای بیان نیروی عظیم کالای شرکت به صورت واحدی پیوسته، متراکم شده است. در فرایند مذکور خوانایی از بین رفت. اُدرمات در آگهی های تمام صفحه روزنامه ای یونیون که در زمان کنفرانسهای معتبر بانک چاپ شد، این نشانه را به مثابه فرم ناب در نظر گرفت تا با دستکاریهای بصری در صفحه روزنامه به تجسمی پویا دست یابد.
در کارهای اُدرمات و تیسی، برای یافتن راه حلی منطقی و موثر در طراحی، همیشه تاثیرات پرتوان گرافیکی و یک حس سرزنده و شوخ از فرم و کاربرد غیرمنتظره فضا به کار گرفته شده است.
استف گیس بولر که در نیمه دهه 1960 در شرکت دارویی گیگی به کار مشغول شد، یکی دیگر از طراحان سوئیسی است که به پیچیدگی شکل، تمایل شدیدی دارد. گیس بولر در بروشوری که برای بخش تبلیغات شرکت طراحی کرد حروف را به صورت یک تونل دوار در فضا به عقب کشانده است.
در کارهای گیس بولر پیچیدگی فرم هرگز صرفا به جنبه های صوری ختم نمی شود، بلکه پویایی اجزا تشکیل دهنده کار از جنبه های اساسی محتوای طرح منتج می شود.
اُدرمات، تیسی، گیس بولر و دیگران که در دهه 1960 کار می کردند علیه سبک جهانی حرکت نکردند بلکه شاخصهای آن را گسترش دادند. این جریان به انقلابی در دهه 1970 منتهی شد که آن را طراحان و معلمان پرورش یافته در سبک حروف نگاری جهانی برای احیای طراحی حروف، آغاز کردند. این راههای جدید، بسرعت حروف نگاری موج نو، نام گرفت.
منابع:
تاریخ طراحی گرافیک، فیلیپ بی.مگز، ترجمه ناهید اعظم فراست و غلامحسین فتحالله نوری، انتشارات سمت، تهران، 1384
یک قرن طراحی گرافیک، جرمی آینسلی، ترجمه آزاده اعتصام و محبوبه توتونچی، انتشارات یساولی، تهران، 1389
مروری بر هنر پست مدرن، ادوارد لوئیس اسمیت، ترجمه ندا لنکرانی، شماره 106 ماهنامه کلک
پست مدرنیسم و هنر پست مدرن، رامین خلج، شماره 107 و 108 کتاب ماه هنر
- پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۸ ب.ظ